تیم ملی ایران چند شب پیش بعد مدت ها فشار روانی سنگین و فحش خوردن یک باخت به شدت سنگین و مفتضحانه داشت، با نتیجه ای که کمتر کسی انتظارش رو داشت.

اون ها حتی داخل استادیوم هم داشتن فحش می‌خوردن از هم وطنان خودشون و بیشرف خطاب می‌شدن و فشار روانی عجیبی بهشون حاکم بود حتی برخی چهره‌های شاخص هم آرزوی شکست براشون کردن.

این مظلومانه ترین وضعیتی بود که می شد یک تیم در اون قرار بگیره

در طول تاریخ بی سابقه هست که هم وطن برای هم وطن آرزوی شکست بکنه اون هم در مقابل تیم کشور بیگانه ای که استعمارها و جنایاتی که بر کشور ما اعمال کرده در تاریخ ثبت شده

سوال اینجاست که چرا براشون آرزوی شکست کردن و بهشون فحاشی کردن؟ 

مگر این افراد شعار دموکراسی و آزادی عقیده سر نمیدن؟ 

مگر نمیگن هر کس باید در ابراز عقیده خودش آزاد باشه و به خاطر عقیده ش نقره داغ نشه؟ 

مگر نمیگن ورزش رو با سیاست قاطی نکنید؟ 

مگر یکی از دلایل دشمنی شون با جمهوری اسلامی این نیست که جمهوری اسلامی رو به خفقان و عدم آزادی بیان و عقیده متهم می کنن؟ 

پس خودشون چرا همین کارها رو کردن با تیم ملی؟ 

اعضای تیم ملی که با نخوندن سرود ملی معلوم شد چه گرایش سیاسی دارن 

ولی حتی اگر به فرض طرفدار جمهوری اسلامی هم باشن مگه هر انسانی در عقیده آزاد نیست؟ 

من اعتقاد دارم خدا چهره منافق این افرادی که تیم ملی رو کوبیدن رو کرد و معلوم شد شعار آزادی آزادیشون دروغ محضه و اون ها کاملاً دیکتاتور و زورگو هستن 

دیکتاتور کوچولوهایی که هنوز به قدرت نرسیده اینان چه برسه به اون روزی که قدرت و سرمایه دست شون باشه 

اون ها طرفدار آزادی و احترام به عقاید هستن امّا فقط تا وقتی که پای ابراز عقیده خودشون وسط باشه

امّا اگر مخالف شون فکر کنی سرکوبت می کنن به هر طریقی که از دست شون بر بیاد، به خاطر رفتار شما دو دستگی و اختلاف بین هم وطن ها ایجاد شد در برابر بیگانه و اتحاد ملی رو خدشه دار شد. 

شما از شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران رسیدید به آرزوی شکست ایران و تشویق انگلیس